گاه نوشت

آخرین مطالب

وقتی کرونا نبود:دی  :

صحرا اون روز مثل عادت همیشه اش نشست رو صندلی دانشگاه و هنذفریشو گذاش تو گوشش..  منم کنارش نشسته بودم و محوِ دختری بودم که به شدت خشگل بود! و البته مهربون! تیپش تیپ های به روز و خاص بود. هیچ وقت اخمو یا بد خلق ندیده بودمش..

منو ک دید.  مثل همیشه مهربون دستاشو اورد جلو و محکم بغلم کرد. جزو اولین ترم بالایی هایی ک بود اشنا شده بودم باهاش و سوال پیچ تو تلگرام میکردم.. مدام از واحدا و درس و..  میپرسیدم. و حق الانصاف چ قدر آرومم میکرد. اعتماد ب نفس خوبی داره. درسایی که بچه ها پر استرس میخونن و در آخر لب مرز پاس میکنن تو یه هفته مفصل میشینه پاش و با ی نمره معقول میگذرونه.. میخام بگم ک اعتماد ب نفس خیلی مهمه✌ پس اگ تو هرجایگاهی هستید ، هرکی هرچی گف اعتمادتونو گم نکنید و بجنگید. 

همین آدم دوستی داره ک بی خیالِ ، اون آدم مرز بین تفریحات و درسش و محور اعتمادش واضحه میدونه از دنیا چی میخواد. لذت و علم با هم داره.

دوستش اما سرخوشی و بی خیالیش حد گذرونده  و به بی نهایت میل کرده..و چ بسا بعضی درسا رو متعدد می افته.. اونم صدالبته دختر خوبیه اما بحث اینه ک  لازمه اعتماد ب نفس داشته باشی همراه با با تلاش و تعادل تو لذت. نه فقط حفظ اعتماد ب نفس..

داشتم از صحرا میگفتم. صحرا اون روز بعد گوش کردن موزیک بهم گف بریم محوطه حیاط و ی قدری قدم بزنیم.. پا شدم ک برم خواستم هندزفریمو از تو کوله ام در بیارم و منم غرق موزیکی شم که شاهین بنان تازگی خونده اما دلم یوهو هوا رو خواست و یه ذهن رها.. عادتم بود وقتی حالم گرفته بود موزیک گوش میدادم ولی اون روز دلم سکوت خاس.. و اون لحظه ی چیزی جرقه زد که : چ لذتای فیکی ک آنی به دست میان و از دست میرن

و چ لذتای حقیقی که سر هیچ و پوچ، شل گرفتمامون از دست میدیم.

لذتِ آنی من موزیک بود.. لذت حقیقیم اما آغوش واقعی زندگی بود.

قبول زندگی با وجود همه سختی ها و خوشی ها..غرق حقیقت دنیا شدن..

نه پرسه زدن تو خیالات..واسه همین وقتی صحرا گف بریم سمت کافه گفتم نه.. وسطاش خداحافظی کردیم از هم.. تاکسی گف کجا خانم؟! مقصد ک گفتم برگشت نگام کرد گف عجیبه واسم..اینجا هرکی زنگ میزنه میگ بریم کافه فلان پارک فلان! شما اما..  عجب..

راسش مال خودمم غریب بود. منم جزو اون دسته از همین ادما بودم.. وقتی میگفتن تولد فلان کس تو فلان کافه اس

نمیشد نیشم باز نشه و بهترین ژست ممکن تو عکس کنار دوستای صمیمیم نداشته باشم.. یا پرسه زدن تو خیابونا رو هرچند بی هدف دوست داشتم.

حرفم این نیست ک این چیزا بده! راسش نه! بحث اینه ک باید دستامونو واسه گرفتن ارزوهامونو زندگیمون باز کنیم محکم بگیریمشون و اهسته اما پیوسته پیش بریم..

در یک کلام ب این فکر کنیم که ما داریم دنیا رو تجربه میکنیم یا دنیا ما رو؟

و بعد ک فهمیدیم چی از این دنیا میخوایم قطعا تمام این زندگی لذت بخش تر خواهد شد..

راسی شما از زندگی چی میخواید؟

#ادامه دارد

پ.ن: نظرات پست قبل تو خصوصی جواب میدم تا شب  ان شالله !💛 ببخشید دیر شد😒😕

  • دلآشفت. ..

نظرات (۴)

  • اسمارتیز :)
  • من خیلی کنجکاو شدم بفهمم کجا رفتید دی:

    یعنی کل پست رو ول کردم فقط ذهنم فوکوس کرده رو اون دی:

    پاسخ:
    راسشش میخواسم بگمااا 
    ولی گفتم طولانی میشه:دیییی
    برا همین بی خیالش شدم
    ولی کوتاه بگم راسش من ی مکانای خاصی تو شهر دانشجوییم و شهر خودم دارم ک صدالبته تو شهر خودمو بیشتر دوس دارم چون چن سالیه پاتوقمه..
    ولی تو شهر دانشجوییمم دارم ک مکان تفریحی نیست
    میرم و فک میکنم😂 در مورد همه چی.. ی جور  مکانای پایه ثابتمه ک اکثرا تنهایی هم میرم🙈🙈
    اون روز ک ب تاکسی گفتم ی مکان نسبتا معنوی بود..ولی خب پاتوقام تفریحی نیس ی سری شون نسبتا معنویه ی سری شون اسمشو گذاشتم مکان فارغ شدن روح😂😂 ک معنوی نیست.. و شاید بشه گف یکم تفریحیه.
    ولی بیشتر واسه فکر کردن و پیدا کردن خودم میرم.
    طولااانی شد:🙆🙈
  • اسمارتیز :)
  • چههه خوووب 

    این خیلی خوبه

    من تو شهر خودم که محل این فکر کردنام کنج اتاقمه دی: تو شهر دانشجویی ام کنج تختمه و حموم =|| یعنی میخوام بگم کلا آدم بیرون گریزی ام دی: خیلی دوست داشتم منم بیشتر آدم بیرون رفتن باشم ولی خب کلا خیلی خونگی‌ام :||

    تازه من داشتم به خودم میومدم و میخواستم یه کم بیشتر شهر دانشجویی رو کشف کنم که کلا همه چی ترررکید

    دی:

    خب مرسی از توضیحات (: فضولیم خوابید دی:

     

    + من با اون قسمتی که درمورد موسیقی گفتید... خیلی موافقم... خیلی وقتا باعث میشه عادتمون به موسیقی، لذت هوا و فضا رو کم کنه... گاهی ام بیشترش میکنه هااا... مهم اینه که عادت نکنیم، بر حسب حالمون تصمیم بگیریم نه عادتمون (((:

    پاسخ:
    راسش منم تو شهر دانشجویی نمیدونم شاید ب دلیل حس غربت شایدم ترس کمتر تنها میرم جایی
    ولی شهر خودمون نه بیرون رفتن رو خیلی دووس دارممم
    ولی کلا ایده خوبیه، فقط جاهایی ک انتخاب میکنی امن باشه حتما، بخصوص اگ تنها میخاسی بری..
    خواهش باباااا راحت بااااش :)))))))😍
    + موافقممم اره ی وقتایی هم خوبه خدایی.. ولی غالبا حس خوب لجظه ای میده ب ما..
    با خط اخرت بسی موافقم😉
  • فرشته ی روی زمین
  • چقدرر خوب نوشتی👌🏻👌🏻

    دقیقا با کاذبیات و لذتهای فیک شاید حالمون خوش بشه اما "خوب" نمیشه...

     

    پاسخ:
    مرسی ، قشنگ خوندی :)

    دقیقا😉

    اون پست بالایی خیییلی زیبا بود:)

    پاسخ:
    :) 💛
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی