گاه نوشت

آخرین مطالب

۱۷ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۰ ثبت شده است

جز انرژی مثبت میشه کاری کرد؟

جمعه, ۳۱ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۲۱ ب.ظ

میگم که: میشه واسه بهتر نمره آوردن این درس راهنمایی کنید، شما که دکتری اش دارین؟

میگ : نگران نباشید با کمک هم خوب میگذرونیم

تشکر میکنم، که قیمت میگه..

جهت پاس کردن با نمره معمول حدودا ۴۰۰ میگیرم.

و من مات میشم😐 وات د ؟! این جریان چیست؟ :))))))

من اصلا منظورم امتحان دادن به جام نبود😑 در مورد شیوه خوندن سوال داشتم😂

پ.ن: شیطون درون میگ برو بده پاس کنن، جسارت درون میگه خودت معامله کن و بخون تا ببینی چه خواهد شد! :))) و جسارت پیروز می شود

اقا ولی خیلی سخته اما آن شالله که کار نشد نخواهد داشت 🤦🏼‍♀️ ترم پیش نصف انداخته..

  • دلآشفت. ..

همیشه هم غرور خوب نیست!

پنجشنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۱:۳۶ ق.ظ

خب خب

راستش بگم من تا بخش زیادی مغرورم،  مثلا اینکه اگ فلان کار کنم طرف فک میکنه خفنه ک بهش پیام دادم😂 یا پرستیژ ادم کم میشه😁

حالا ی فراخوان دیدم از سمت یه هم دانشگاهی! دوست ندارم غرورم پایین بیارم بگم منم هستم😶 خودم میدونم تباهم اما اون ادم واقعا هم روم نمیشه هم غرورم نمیزاره.

راهکاری دارید؟😶

(بنویسم من داشتم رد میشدم در خونتون باز بود یوهو بی هوا چشمم خورد اشتباه اومدم😅)

  • دلآشفت. ..

ناشناس بمونی

يكشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۱:۴۷ ب.ظ

تو گروهی اد شدم که بواسطه یه سایت مجازی بود

گفت رشتت چیه؟ معرفی کن !

و چقدر من از این دست سوالا طفره میرم،  اینکه بخوای خودت تو یه اسم و شهر و رشته خلاصه کنی..

یه آدم که سرشار از احساسات آغاز ارتباطی اش تو رشته و شهر خلاصه میشه ..:)

خودم معرفی کردم و پرده ناشناس بودن تو گروه برداشتم..

یکم که گذشت گفت دنبال جلب توجهی؟ یقینا داری خود سانسوری میکنی و چرند معرفی میکنی!

و من به این فکر کردم که ناشناس بودن تو مجازی مزایاش خیلی بیشتره

میدونی چرا؟ چون اگه یادداشت کنی من یه آدم ام ک جوانی شکست عشقی سختی خوردم و الانم که با مادرشوهرم دعوام شده حرفت کاملا قابل قبول میشه و آدم قابل اعتمادی

اما اگه یادداشت کنی که در حال نوشتن مقاله سومی

با شعار ِ شتر در خواب بیند پنبه دانه.. مواجه میشی

دلم میخواد یه روزی ، خیلی نزدیک به جای دیدن صفحات پرطرفدار امثال ریحانه پارسا ها

پویان ها و ..

دلمون لک بزنه واسه اپلود یه پست اخلاقی حرفه ای❤

  • دلآشفت. ..

رئیسی آمد .. :)

شنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۴:۰۲ ب.ظ

موقع نوشتن تیترِ رئیسی آمد یاد جمله ۴۰ سال پیش که رادیو اعلام کرد: امام آمد افتادم

هرچند که اون موقع ها من اصن تو نطفه هم نبودم اما شور و شوق شون زیاد شنیدم

میدونی چیه اصلا مهم نیست که فلان کس از انتخاب و انقلاب مامان باباش راضیه یانه

چون اونا تو اون دوران شهامت اجرای چیزی ک دلشون میخواست داشتن.. و چقد این ارزشمنده.

هرچند که من باهاشون یقینا موافقم و شاید منم بودم انقلاب میکردم.

حالا فارغ از این صحبت ها کاش حال دل ما اگ یه وقت رئیسی انتخاب شد این باشه که شکر که این شد:) مثل حس مامان باباها وقتی امام اومد و گفتن شکر که این شد :)

نمیام هشتگ بزنم تا ۱۴۰۴ با فلانی فقط دعا میکنم هرکی ک میشه اصلح ترین فرد باشه

چون فقط خداست که از صلاح مون با خبره..

پ.ن: من امسال رای میدم چون یقین دارم که باید ایران قوی بسازیم با کمک هم.

 

  • دلآشفت. ..

روزِ حرف

چهارشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۶:۰۶ ق.ظ

دستاشو آورد نزدیکِ مامان، همین طور که خودشو می‌چسبوند بهش یه نگاه ریزی به من کرد..

مثل آدمایی که صاحب یه چیزن و به کل دنیا می‌فهمونن که این ماله منه چشماش ریز کرد

و گفت مامانِ خودمه

خندم گرفت. ولی ته دلم غم! زن عمو میگف چند روزیه که بی تاب مادرشه و حالا چون حس نزدیکی به مامان من داره ، میخواد صاحبش شه..

راستش بگم این بچه خیلی دوست ندارم، یعنی مثل بچگی هام عاشق هر بچه ای نمیشم..

از دیدن هر بچه ای ذوق نمیکنم.. ولی اگ بخوامش؟ شدیدا میخوامش . شدید یعنی قید همه چیو بزنم تا محکم بغلش کنم.

مامان بابای این بچه شاغلن و غالب اوقات بچه،  با مادربزرگ هاش میگذره..

و این به دلم غم میده که اگ من زنده باشم، اگه یه وقت یه بچه داشته باشم

وقتایی ک شاغلم چطور بچه من نبود من تحمل میکنه؟ حتی اگ پیش بهترین مامان بزرگ دنیا باشه..

و به خودم فکر میکنم، شاید من شرایطم مثل اون نبود و خانواده شاغلی نداشتم

ولی پناه غصه و ناراحتیم میشد اینکه برم ورِ دلِ خاله..البته که چون میدونستم اونم نمیفهمتم هیچی بهش نمیگفتم..

شاید چون اون ارتباطی که باید با بابا و مامانم نداشتم! نه که بد باشن..

مامان باباها همیشه فکر میکنن حرف درستُ میگن و راه درست میرن..

ولی خبلی وقتا که باید دست بچشون بگیرن نمیگیرن! راستش حس میکنم بخش اعظم ایران فعلی ما همینه

پناه دلتنگیامون میشه دوستمون! جای اینکه کنار بغل مامانت بابات سرریز کنی همه چیو..

وقتی میگم همه چی رو یعنی همه چی رو! حتی مورد هایی که خیلی خصوصی تر از این چیزاس ک بیان شه

بشکونیم حصاری که بین تو و اون ریشه دوانده..

نمیدونم بتونم یا نتونم اما، اگ بچه دار شم احتمالا یه روز از هفته میزارم به اسم روزِ حرف

که بشنویم که بشنوه!که ثابت کنم هیچ کس برای تو مادر نمیشه و هیچ کس برای من  فرزند..

  • دلآشفت. ..

ما را از دست منتظرانت خلاص کن😊

سه شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۷:۴۱ ق.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۲۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۷:۴۱
  • دلآشفت. ..

حرف های صحرا! (رمز داده میشه)

يكشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۱:۲۲ ب.ظ
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • ۱۹ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۳:۲۲
  • دلآشفت. ..

یکم سیاسی

شنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۱:۵۰ ب.ظ

ایا بعضی مردم قلبا واقعا نمیخوان رای بدن؟ یا دیگ رویی نمونده ک رای بدن؟

این"  رو " بحث خجالت نیست.

بحث ۴ سال پیشه، ادمایی ک هشتگ میزدن تا ۱۴۰۰ فقط با ..

و پشت بند امثال مثلا رئیسی یا .. حرف میزدن

 غرور و عزت نفسشون کم شده؟

از اینکه مطمئن انتخابشون جار زدن و اصول گرا ها رو به سخره میگیرفتن پشیمونن🤔

باید دید ک طرفدارن رئیسی رای میدن امسال یا نه؟ اگ اونا رای بدن و اصلاح طلب ها رای ندن ینی این بحث بحث دلی رای ندادن نیست

بحث اینه اصلاح طلب ها روشون نمیشه که بیان وگرنه چندان هم از روند انتخاباتی و کشور ناراضی نیستن

 

  • دلآشفت. ..

رو درواسی

پنجشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۵۸ ب.ظ

دیروز یه جلسه بازار یابی بود قراره فکرام بکنم و جواب بدم بهشون

گویا مسئولش از فرم صحبت من و اکتیو بودنم و کنجکاوی ام خوشش اومد😁😁

حالا دارم فک میکنم ب پیشنهادشون اره بگم یا نه؟

یکی از دوستام منو معرفی کرده بود، دوست ندارم جلو اونا شرمنده بشم خیلی با محبت حرف میزنه، امیدوارم اگ گفتم نه ناراحت نشه ازم..

چون بالاخره زحمت تشکیل یه جلسه کشیده :(

  • دلآشفت. ..

ارزش!

پنجشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۵۰ ب.ظ

اول از همه مال خودت ارزش قائل شو❤

 

  • دلآشفت. ..