گاه نوشت

آخرین مطالب

همه یه قلم خیالی دارن..

از اون مدل قلم ها ک انحنا میکشن بین خودشون و آدمهای مقابلشون..

بسته به رابطشون  سبک و مدل رقص انحنا دور آدما رو تغییر میدن ..

با اونی ک خیلی صمیمین دقیقا قالب کفششون  مرز می کشن ک نزدیک باشن ، ک اگ هروقت دلشون تنگ شد ب محض باز کردن دستشون طرف رو محکم بغل کنن..

و از کسی که متنفرن  تا حد جونشون فاصله دار می کشن.. اصلا مرزها رو خط خطی می کشن  که سخت بشه که راحت وارد دنیاشون نشن..

من همیشه خدا از دوری و دوستی بی زارم

بنده کسی بودن یا کسی بنده شدن رو بیشتر از غربت بین آدما مبپسندم حتی!

این بنده شدن عاشق شدنه نه لزوما خدمت بیش از اندازه و.. 

هیچ وقت نتونسم تعادل ایجاد کنم و منحنی کشیداری دلمو تعادل بدم.

نداشتن آدما آزارم میده.. هرچند که بد باشه! بد کنه! نبودن اذیت کنندس!

این به این معنا نیست که نظر بقیه تو زندگیم همیشه مهم هست برام نه اصلا!

حضور آدما رو کنارم میخوام.. اگ آدمایی باشن ک یه روزی بودن تو زندگیم و الان نیستن یا کمن اذیت کننده اس برام..

احمقانه هست که گاهی میشینم فکر میکنم شاید باید میبخشیدم که اون فاصله ایجاد نشه..شاید من باید کنار میومدم نرم تر میبودم

اما حقیقت اینه از دورویی بی زارم نمیتونم ب آدمی ک بد کرده بهم لبخند بزنم و پشت بندش صفحه کاری کنم بدیاشو و همه جا جار بزنم 

اینا ضعفه میدونم.. بزرگ کردن آدما و کنار نگذاشتنشون سخت بوده برام همیشه خدا..

حتی رفیقایی که بارها حس کردم زخم هایی ک گوشه گوشه دلم چال کردن..

میبینم حسِ خوبی ندارم با اینکه میدونم ب هرکس و هرجا بد کردم ب اونا نه اما دلم ی طوریه از نبودشون..

نه ب خاطر خوب بودنشون! (ک نبودن) و نه بخاطر رفیق بودنشون و همدم بودنشون (ک نبودن) فقط چون ی زمانی تو زندگیم بودن و مردم عامی ک دوسشون دارم میدونستن وجودِ اونا رو قبل و نبودشون رو تو عصر حاضر..

میدونم ضعفه.. میدونم..

  • دلآشفت. ..

نظرات (۳)

سلام 

میدونی گاهی حس میکنم درونم با آدم‌ها قهر کرده. و همین باعث شده دیگه مثل قبل با بقیه حرف نمیزنم.از اینکه حالمو بپرسن دیگه خوش‌حال نمیشم، ناراحتم میشم که در جواب حالت چطور‌ه‌ها بگم : ممنون! و جالب اینه که اونام بگن خداروشکر:)))

تنهایی قابل ستایشه ولی در هر حال یه غمناکی خاصی رو تو دلش داره! نمیدونم شاید این تنهایی نیست که غمناکه این بودنا و نبودنای آدم‌هاست که غمناکه.

گاهی وقتا شبیه شما فکر میکنم... که کاش بعضی از آدما حتی اگه جفا کردن:) میموندن دور نمیشدن... نمیفهمم چرا! اما اینم غمناکه:) یکم زیاد!

 

پاسخ:
سلااامم
ببین من البته ترجیح میدادم ک هیچ وقت با همچین ادمایی اشنا نمیشدم ک الان این حسه پیش بیاد واسم
تازگی ها متوجه شدم که بیشتر از بودن یا نبودشون از واکنش ادمای فعلیم ی طوریم ( نه همشون اما اون مهما ک همیشه گنگ بوده واسشون چرا ی دفعه انقدر خودمو خالی کردم و از ی سری ادم کشیدم کنار و الان یکم تنهام؟؟ )
البته من تو جو کلاس اینا این طورم وگرنه جاهای دیگ خیلی تنها نیسم اما همون تعداد کلاس ک منو میبینن و گنگن دوس ندارم گنگ باشن
و هیچ وقتم دوس نداشتم بدی دوستای سابقم جلو کسی بگم.. 
همه ادما مهم نیستن واسم اما ی سری ادما خیلی ارزشمندم ک دوس ندارم گنگ باشه کارام واسشون و اگ بخوام توضیح بدم خب درست نیس و البته ب ی سریام شرایط گفتنش نیست

راستش افتادم تو لوپ بنویس پاک کن

ولی دیدم حال قریبیه ... حسش کردم

 

فقط میشه بذر مجدد کاشت و به حال خودش گذاشت تا دوباره جوونه بزنه اگه حل شد دوباره وگرنه ...

 

اما موقع هر حرکتی باید دلیل میداشتیم که توی خلوت دلمون رضا بشه!

پاسخ:
کامنت های شما همیشه ی حس تأمل بهم میده یه تلنگر و این خیلی خوبه ممنون :)
تو خلوت میاد تو دلم ک اصلا اشتباه نبوده چون اون آدمای درستی نبودن 
قسمتی نبود که باعث رشدم شده باشن هیچ قسمتی..
میتونم بگم تو اون گروه دوستی از دورویی و غیبت و ارتباط ناسالم با پسرا و کم لطفی در حق خوبی ادم گرفته تا هرچی ک فکرشو کنید:دی بود و خب چیزی نداشتن ک بگم وای چ حیف شد! 
نه واقعا بخاطر خود شخصیتشون نیست که میخام باشن (چون اصلااااا شخصیتشون از نظر من ب درد رفاقت با من نمیخورد )
تنها چیزی ک ذهنمو درگیر کرده دوستای خارج این اکیپمم ک همشون هنگ کردن چرا انقدر ی دفعه رابطم با اون اکیپ سرد شد در حدی ک الان سلامم بهم نمیدیم:دی و دوست ندارم حرمت دوستی شکسته شه و بدیاشونو جار بزنم
البته ی نمونه از کاراشون رو تو وبلاگم قبلا نوشتم اما خب چون شماها نمیشناسید :))))
و در کل بگم نگاهِ دوستای خارج این اکیپ و سایر کلاس اذیت کنندس (تنها بودنه!) البته همشون نه اما اونا ک دوسشون دارم ^__^ و البته نمیخام و نمیتونم توضیح بدم علت کار رو ب اطرافیانم :) 

نبخشیدن حق طبیعی ماست. هیچ وقت پشیمون نباش از اینکه چرا از حقت نگذشتی! آدما باید تاوان پس بدن.

پاسخ:
اره منم آدمیم که نمیتونم زیاد فرصت بدم مگه اینکه جز عزیزای زندگیم باشن.

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی