گاه نوشت

شاید لازمه به جای عقب گرد کردن یکم برم جلو..

پیش برم اصن تو دل ماجرا..

همونایی ک دائم میگریزم ازشون!

و اولیش قراره بشه روز اول98 ای ..دیدنشون حسِ جالبی به آدم میده گرچه میترسم و میترسم و میترسم..

ولی نباید کنار بکشم

من ادم عقب گرد کردن نبودم و دو ساله ک شدم.. و دیگ نمیخوام این جور بمونم

درسته ممکنِ زخمی و خسته باشم ولی خب این راه من نیست.

به آرام ترین صورت ممکن باید بشم..

#شخصیت طوری

پ.ن: عید غدیر مبارک..خود سید ها به روی خودتون بیارید و عیدی ها رو قطار کنید تو وبلاگم:دی

پ.ن2: کاشکی بد نشود اخر این قصه ی...!؟ #شیرین

پ.ن3 : به عشقِ غدیر برم تو دل اندکی ایمان⛔ شاید..

  • دلآشفت. ..

نظرات (۲)

چقد گنگ بود!

عیدت مبارکا😍😍

پاسخ:
ارههه
جدیدن دستم به گنگ نوشتن رفته:(
🙁🙁
مرسی مرسی💛
  • ... به دنبال حقیقت ...
  • ما خسته ایم...خسته ولی ناامید نه!


    حضرت علی علیه السلام می فرمایند: از هر کاری که ترسیدی خود را در میانه ی آن کار قرار بده.

    خودمونیش می شه از هر کاری ترسیدی برو تو دلش!


    قطعا از پسش برمیاید ان شاءالله.

    پاسخ:
    ممنون.🙏
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی