گاه نوشت

پس از مدت ها

دوشنبه, ۱ شهریور ۱۴۰۰، ۰۲:۴۸ ب.ظ

این چن وقت انقد سرم شلوغ بود و اتفاقات جور وا جور افتاد  و دل مشغولی و همهههه چی با هم

ک بعد مدت ها تونستم درست حسابی سر بزنم وبلاگ

اوووم سبک زندگی ام رو یکمی تغییر دادم! هرروز کتاب میخونم، روتین پوستی انجام میدم و سوسول طورانه دم نوش میخورم..

غصه هم چاشنی اش هست ولی خب امیدم ب لطف خداست که خدایی کنه برام و منو از این منجلاب ک توشم همه جوره رها کنه:)))))))

ی چیزی ک فهمیدم  اینکه ب نظرم ادمای کیوت و با مزه عینک گردی خیلی جذاب تر از خشگلان😁 و البته متواضع و با حال .. و وقتی ماسک میزنن دیگ خیلی خفن میشن😍

داشتم میگفتم ک این چن وقت خیلییی درگیر بودم.

و البته عین کوالا خسته چسبیده ام ب تختم:/ استوری های غر و ناامیدی ها چک میکنم و دلتنگی بچه ها..

و من؟ اصلا دلتنگ هیچ کس نیستم😂😂🙈

این روزا حس میکنم شدم یه ادم ک تو یه دریا عمیق در حال راه رفتنه.. هرچی بیش تر درگیر افکارش میشه آب بیشتر بالا میاد و دست و پا زدنش بیشتر!

دنبال یه ریسمانی واسه چنگ زدنه و حقیقتا فهمیده اون ریسمان فقط خداست.

کلی حرف دارم، کلی دلم میخواد خود سانسوری کنم و از همه چی بگم اما..😅🤦🏼‍♀️🙈

ک این ماجراش مفصله😁

 

 

  • دلآشفت. ..

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی