گاه نوشت

آخرین مطالب

و باز هم خیانت..باز هم..

سه شنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۵:۰۶ ق.ظ

یه شب بهم خیلی یوهویی گفت دلش گرفته و میخواد یه سری حرفا که ته دلش سنگینی میکنه بگه بهم..

حال روحیم اون شب چندان خوب نبود اما خب صحرا همیشه برام فرق داشت

اسم اصلیش چیز دیگس اما همیشه تو خلوتمون صحرا صداش میکنم:)))

اما بعد حرفاش حس کردم کاشکی بهونه می اوردم و نمیشنیدم چون منم همراه باهاش شکستم ..

برام گفت از اون شبی که ناخوداگاه تو گوشی مادرش پیام ی مرد غریبه میبینه..

و متوجه میشه مادرش ب صورت مجازی با ی مرد متاهل که نسبتا کهن سنه!!!! در ارتباطه.. گف ک پرخاشگر شده با مادرش و نمیتونه وضعیت رو تحمل کنه..

فهمیده بود ک مادرش با اون مرد ی روز از ماه رو قرار گذاشتن ب یاد هم گل بخرن و کیک درست کنن!!!!!! 

صحرا برام نوشت و گفت که از گل هم متنفره! از کیک و همه چی..

میگف مادرم مدام سرش تو گوشیه و از اینستا تا همه چی رو رمز بندی کرده:(

حالم خیلی بهم ریخت..

صحرا توی ی خانواده ظاهر سنتی بزرگ شده اما ب واسطه اینکه با من ی شهر غریب درس میخونه خوب قطعا ازاد تر بوده و میتونس خیلی کارا کنه اما نکرده و وقتی این صحنه رو از ی مادر بیینه یقینا میشه حق داد ک بشکنه:((( 

نتونستم جز گفتن ی سری حرف کلیشه ای آرومش کنم

جالب اینه مادرش ب صحرا بابت خدا ی چیزایی گوشزد میکرده ک دخترم با ایمان باش و این حرفا!!!

و خوب طبیعیه کع صحرا بدش بیاد..

نمیدونم اما منم همراه با صحرا سردرگمم.. پدر صحرا تا اونجا ک فهمیدم مرد غیرتی هس و حساسه رو این مسائل!

ب حدی ک شاید بفهمه اتفاقات خیلی بدی بیفته..

نمیدونم تو این وضعیت چیکار کنم

[بخاطر شخصی بودن این مساله اش ی جاهایی رو تغییر دادم ]

  • دلآشفت. ..

نظرات (۵)

یه لحظه خودم رو گذاشتم جای دوستتون... واقعا موقعیت خیلی بدیه

حتی شما هم که دوستتون دچار این مشککل شده موقعیت سختی دارین...

وای :(

پاسخ:
واقعا تجربه تلخیه
اونم مادری که خودش چندان دوست نداره دخترش این ارتباطات رو داشته باشه! یعنی من مادرشو دیدم فکرشم نمیکردم حتی..
اره میدونی ادم واسه غریبه هم ناراحت میشه چ برسه به اینکه دوست صمیمیمه..
تنها راهنمایی که تونسم بکنم اینکه به هرحال اون هرچی ک باشه مادره و 
شاید با محبت زیاد و توجه بیشتر بتونه مادرشو سمت خودش بکشه 
چون اون مرد بی شعورم گویا متهله:/

چه وضعیت بدی -__- حالا مطمئنه مرده غریبس؟! شاید دوستی آشنایی..

پاسخ:
مثل اینکه مادرش با این مرد از طریق تلگرام اشنا شده 
و ارتباطشون هم دوستم حدس میزنه فقط مجازی باشه..
نمیدونه چ صحبت هایی بینشون رد و بدل میشه اما قرار کیک درست کردن واقعا تعجب برانگیزه و این بیشتر دوستمو ازار میده
بخصوص اینکه میبینه مادرش زیاد سرش تو گوشیشه 
اینا واقعا دیدنش اذیت کنندس براش چون خودش خیلی دختر پاکیه
ولی واقعا نمیدونم در چ حده ارتباطشون دوستم خیلی نمیدونس

از مردا بعید نیست سوء استفاده عاطفی بکنن. حواسشون باشه.

 

به نظر من یک مشکل و اختلافی داخل خانوادشون وجود داشته که اینجوری مادرشون دارن با یک نفر دیگه صحبت میکنن.

پاسخ:
دیگ مادرش 40 و خورده ای سالشه خودشم میدونه..

پدرش از لحاظ زبونی ک خیلی با مادرش خوبه
توجه و خرید اینام اره
اما کلا چون گذشته مادرش یکم سخت بوده از باب درد و دل با این مرد اشنا شده اما نمیخام قضاوت کنم اما توجیه خوبی نیس
همچنان مادرش با پدرش رابطش بد نیس ی وقتایی ففط بی حوصله میشه نسبت ب پدر صحرا

چقد دوستت براش سخت میگذره این روزا 

فقط همین میتونم بگم 

پاسخ:
خیلی:((
الان حالش بهتره میگه سعی میکنه فکر نکنه و رفتارش مثل سابق بشه با مادرش..
ی جورایی گف داره تخیل میکنه که اون جور ک فکر میکنه نیست
  • بیخوابی های یک ذهن سرگشته
  • خیلی سخته...خیلی

    پاسخ:
    اره :(
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی