گاه نوشت

آخرین مطالب

دوستدار نسبی تو۲

يكشنبه, ۶ فروردين ۱۴۰۲، ۰۸:۰۴ ب.ظ

تفکیک احساساتِ پاک و هیجانات هورمونی اونجاست که بفهمی روح ات درگیر شده یا نه.

یعنی اگ روح انسانی ات به سمت کمال بودن پیش بره میتونی این دست آورد رو برای خودت جشن بگیری

حتی اگ ب او نرسی. چون در نهایت ب دست آورد های خیلی بزرگتری رسیدی.

اعتراف میکنم تو دنیای خیالی ام دیگه هیچ کسی با این مشخصه ها توی ذهنم پیدا نمیشد.

اعتراف میکنم دیگ گمان ذهنی ام بر این بود که من؟ دوست داشتنی نیستم چون خط قرمز های بیش از حد پررنگی دارم

اعتراف میکنم که نقش خدا تو زندگیم کمرنگ تر شده بود.

و اعتراف میکنم این مدت آنقدر خودم رو با درس و چالش ها پر کرده بودم تا اثری از او به جا نماند.

...

اما زندگی پر از اتفاقات ناباوره، پر از آشنا شدن با آدم هایی که تا به حال قبل این ندیدی.

نمیتونم بگم رسیدن به او توی زندگی ام مفهومی نداره.. من به خودم ماه هاست فرصت دادم که بفهمم احساستم  کاذبه و غلیان احساساته .

ولی حتی وجودِ او از دور هم نگاه منو به عشق متمایز کرده.. دست گذاشته روی قلبم و یاد داده که عشق حقیقی چی میشه..

من آدم سرزنش گری بودم از اینکه آدم های مختلف با خودم رو رد کرده بودم. از اینکه وقتی z از یه دانشگاه دیگ پیام داد و بهم گفت میشه بیشتر آشنا شیم؟ لطفا اعتماد کن.. دستِ رد به خواسته هاش زدم. نه برای اینکه ازش بدم میاد فقط ب این دلیل که حس میکردم احساساتی ک ممکنه باهاش داشته باشم عمیق نمیشه، نمیتونه روح شلوغ منو آروم کنه، و فاصله منو با خدا ممکنه بیشتر هم کنه..

ولی الان؟ عمیقا آرومم ..

مدتی که فهمیدم آدم هایی شبیه او در این عالم وجود دارند که دقیق اند، نجیب اند .. آروم اند.

رو به روی طلاییِ شفاف حرم نشستم.. و خواستم که خودش صلاحِ منو بچینه با تمام روحیاتی که دارم.

و همه چیز رو به تو می سپارم و حالا آرومم.

/هرکس عاشق شود و آن را مخفی نگهدارد و پاکدامنی بورزد و در این حال بمیرد، شهید است./

  • دلآشفت. ..

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی